معنی بسط یافته، گسترده، پهن شده، منبسط، دراز کردن جلوگذاردن، منبسط کردن، ارائه دادن, معنی بسط یافته، گسترده، پهن شده، منبسط، دراز کردن جلوگذاردن، منبسط کردن، ارائه دادن, معنی fsz dاtتi، ;sتcbi، /ij abi، kjfsz، bcاx lcbj [gm;vاcbj، kjfsz lcbj، اcاni bاbj, معنی اصطلاح بسط یافته، گسترده، پهن شده، منبسط، دراز کردن جلوگذاردن، منبسط کردن، ارائه دادن, معادل بسط یافته، گسترده، پهن شده، منبسط، دراز کردن جلوگذاردن، منبسط کردن، ارائه دادن, بسط یافته، گسترده، پهن شده، منبسط، دراز کردن جلوگذاردن، منبسط کردن، ارائه دادن چی میشه؟, بسط یافته، گسترده، پهن شده، منبسط، دراز کردن جلوگذاردن، منبسط کردن، ارائه دادن یعنی چی؟, بسط یافته، گسترده، پهن شده، منبسط، دراز کردن جلوگذاردن، منبسط کردن، ارائه دادن synonym, بسط یافته، گسترده، پهن شده، منبسط، دراز کردن جلوگذاردن، منبسط کردن، ارائه دادن definition,